بسم الله الرحمن الرحیم

وحدت یکی از اموری است که هم شرع بر آن تأکید دارد و هم عقل

در قرآن کریم دو آیه به صراحت مسلمانان را به وحدت دعوت می کند آیه کریمه «و اعتصموا بحل الله جمیعا و لا تفرقوا[1]» و آیه کریمه «لا تنازعوا فتفشلوا فتذهب ریحکم[2]»  

همه عقلاء عالم از جمیع امت ها نیز بر این امر اتفاق دارند که هیچ گروه و هیچ ملتی نمی تواند با تفرقه و تشتت آراء و اهداف بر موانع پیش روی خود غلبه کند و به سرعت توسط دشمنانش نابود خواهد شد

بنابراین در اصل ضرورت وحدت و فوائد آن و ضررهای عظیم تفرقه هیچ شکی نیست مهم آن است که بدانیم وحدت چیست و چه انواعی دارد و چگونه محقق می شود

وحدت به طور کلی دو گونه است

1-وحدت ایجابی

2-وحدت سلبی

وحدت ایجابی آن است که گروه های مختلف تلاش کنند که به یک اندیشه و عمل واحد برسند و آن را مبنی قرار دهند یعنی اینکه با تلاش و عمل منطقی دست از اندیشه ها و اعمال مختلف خود بردارند و به دنبال کشف اندیشه صحیح و عمل صحیح مبتنی بر آن باشند و در آخر همه به آن ملتزم شوند آیه « و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا » به این نوع از وحدت دعوت می کند این آیه همه گروهای درون جامعه اسلامی را دعوت می نماید تا دست از هواها و افکار نادرست خود بردارند و همه به اتفاق دین خدا را که از آن به حبل الهی تعبیر شده است مبنای اندیشه و عمل خود قرار دهند این نوع از وحدت اگر امکان پذیر باشد برترین نوع وحدت است و در اولویت است

اما نوع دیگری از وحدت هم وجود دارد که  وحدت سلبی است در این نوع از وحدت برخی از گروه ها یا اشخاص درون یک مجموعه به خاطر اینکه تحقق وحدت ایجابی را به هر علت ممکن نمی دانند به طور موقت از اِعمال اندیشه و عمل خود به نفع بقاء مجموعه دست می کشند این نوع ازوحدت در صورتی است که بقاء آن مجموعه خود مهم باشد و گرنه هیچ ضرورتی ندارد که صرفا به خاطر بقاء یک مجموعه گروهی از اندیشه ها و اَعمالی که آن را صحیح می دانند دست بردارند این نوع از تمسک به وحدت هم ، در سیره پیامبران الهی و امامان معصوم به وفور یافت می شود به عنوان مثال حضرت هارون علیه السلام در جواب حضرت موسی علیه السلام که از او پرسید چرا به مقابله با سامری برنخاستی فرمود ترسیدم بگویی با این کار میان بنی اسرائیل تفرقه ایجاد کردی و یا امیر مؤمنان علت 25 سال سکوت خود را در جاهای مختلف جلوگیری از تفرقه امت اسلامی بیان می فرمایند  به نظر می رسد آیه «لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم » بر نوع دوم از وحدت دلالت دارد زیرا صرف ترک نزاع را هدف قرار می دهد

وحدت ایجابی در صورتی محقق می شود که همه طرف های اختلاف یک اندیشه و عمل را با یک تفسیر واحد به عنوان محور وحدت قبول داشته باشند و قبول کنند که اندیشه و عمل خود را با آن بسنجند و با صدق نیت مصمم باشند که اگر اندیشه و عمل آنها با اندیشه و عملی که محور وحدت قرار گرفته مطابقت نداشت آن را اصلاح کنند

ممکن است گفته شود این نوع آرمانی از وحدت است هرگز امکان تحقق آن نیست یا به این دلیل که همواره گروه هایی وجود دارند که هرگز حاضر نمی شوند دست از هوا و هوس خود بردارند و به محور وحدت تمکین کنند و یا به این دلیل که محور وحدتی که همه تفسیر واحدی از آن داشته باشند در عمل وجود ندارد به عنوان مثال اگر بخواهیم اسلام را محور وحدت قرار دهیم صرف نظر از اینکه همه تفسیرهای موجود از اسلام را در یک حد معتبر بدانیم یا اینکه یکی را حق بدانیم و دیگران را باطل به هر حال هر گروهی تفسیر خاص خود را از آن اسلام دارد و حاضر نیست تفسیر گروه دیگر را بپذیرد

در جواب باید گفت که همه گروه هایی که مدعی مسلمانی هستند اصل اسلام و برخی از اصول مسلم آن را قبول دارند و می توان همین اصول را محور وحدت قرار داد و با تعریف الگوی مشترک فکری مورد توافق طرفهای اختلاف مرحله به مرحله از این سطح به سطح های بالاتر وحدت رسید بنابرین مهم وجود اراده جدی بر این نوع از وحدت است که اگر وجود داشته باشد امکان تحقق آن به شکلی که گفته شد دور از دسترس نیست

اما به هر حال اگر امکان تحقق این نوع از وحدت یعنی وحدت ایجابی به هر علت  وجود نداشت راه برای از خود گذشتگی برخی از گروه ها به خاطر اهداف مهم تر مثل حفظ اسلام و حفظ نظام اسلامی وجود دارد

این نوع از وحدت به این شکل نیست که گروه های وحدت طلب با گروه های دیگر ائتلاف انجام دهند و کارها و افرادی متولی کارها را میان خود تقسیم کنند چرا که این نوع از ائتلاف نه تنها به هیچ وجه اهداف گروهی را که اندیشه و عمل خود را برحق می داند محقق نمی کند بلکه  اندیشه وعمل دیگر گروه ها را نیز تأیید می کند بنابراین بهترین روش در وحدت سلبی این است که گروهی که خود را بر حق می داند و در حوزه ی خاصی مجال برای وحدت ایجابی یا اجرای حق نمی بیند به طور موقت آن حوزه را ترک کند  تا مردم به عیان عیب های دیگر اندیشه ها و عمل ها را ببیند و به تدریج به اندیشه و عمل حق برگردند البته دراین مدت موقت کناره گیری گروه های طرفدار حق نباید دست رو دست بگذارند بلکه باید با روشنگری صحیح و منطبق بر اهداف مشروع و روشهای شرعی هم حقانیت اندیشه و عمل خود را برای مردم اثبات کنند و هم باطل بودن اندیشه و عمل دیگر گروه ها را

در آخر لازم به ذکر است که منظور از حق بودن یک گروه و باطل بودن گروهی دیگر این نیست که تک تک اندیشه ها و اعمال یک گروه حق است و تک تک اندیشه ها و اعمال گروه دیگر باطل بلکه ملاک در حق بودن یا باطل بوده برآیند کلی اندیشه ها و اعمال یک گروه است که در این نگاه ممکن است گروهی که با توجه به برایند کلی اندیشه ها و اعمالش بر حق باشد در برخی اندیشه ها و اعمال جزئی دچار اشتباه باشد و به همین شکل گروهی که با توجه به برآیند کلی اندیشه ها و اعمالش باطل است ممکن است دارای برخی اندیشه ها یا اعمال حق باشد

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته      



[1] - آل عمران / 103

[2] - انفال / 46