بسم الله الرحمن الرحیم

گفتم : نگاهت به کشورهای غربی چه طوریه ؟

گفت : منظورت چیه ؟

گفتم : منظورم اینه که وضعیت این کشورها رو خوب می بینی ؟

گفت: در مجموع میشه گفت خوب هستن

گفتم :خوبی هاشون چیه؟

گفت :حاکمیت قانون ، آزادی ، نظم ،  پشرفت علمی ، رفاه عمومی و چیزای دیگه

گفتم : شما خوبی هاشونو گفتی ، منم بعضی از مشکلاتشون رو بگم، البته خودت هم تحقیق کن

گفت : آخه مشکل اینه که حوصله تحقیق و اینجور کارها رو ندارم

گفتم : پس یا نباید در مورد چیزی قضاوت کنی ، یا اگه می خوای  قضاوت کنی باید کامل تحقیق کنی ، وگرنه می شی یه آدم ظاهر بین که مثل خیلی های دیگه فقط فریفته ی ظاهر کشورهای غربی شدن ، قرآن کریم هم در مورد این دست آدمها می فرماید : بعضی از آدمها علمشون فقط به اندازه ی دونستن ظاهر زندگی دنیایی است ، یعنی نه تنها از غیر این زندگی اطلاعی ندارن و براشون هم ارزش نداره ، توی همین دنیا هم فقط ظاهرشو می بینن ، نمی تونن یا نمی خوان پشت پرده ی ظاهر همین دنیا رو هم ببینن 

گفت : یعنی می گی حاکمیت قانون ، نظم و اینجور چیزا تو کشورهای غربی ظاهریه ؟

گفتم : منظورم این نیست چون وجود بعضی از این چیزهایی که گفتی تو بعضی از این کشورها قابل انکار نیست ، اصلا آدم عاقل نباید چشم بسته همه ی خوبی های دیگران رو انکار کنه

گفت : حالا  اون مشکلاتی رو بگو ببینم چیه؟

گفتم : می دونی در صد بالایی از خانواده ها توی این کشورها  تک سرپرست  هستن با یک بچه ؟  پدر یا مادر هم به علتی از خانواده جدا شده ، یا اصلا معلوم نیست کی هست ، یعنی درصد بالایی از بچه های غربی  یا از نعمت پدر محرومند یا از نعمت مادر، حالا خودت ببین این بچه ها با چه مشکلات روانی و تربیتی مواجه هستند . این رو هم می دونی که آمار پایداری خانواده در این کشورها بسیار پایینه ، تقریبا می شه گفت کمتر زن و مردی تو کشورهای غربی پیدا می شه که از این جهت امنیت داشته باشه ، نمونش هم مسؤولین همین کشورها هستن اگه دقت کنی اکثراً همسرشون زن دوم یا سومشونه ، اون زنه هم این شوهر دوم یا سومشه ، بد نیست این رو هم بدونی که آمار خیانت همسران به همدیگه تو این کشورها بسیار بالاست . از این ها گذشته شاید ندونی تو بعضی از این کشورهای به ظاهر مرفه درصد بالایی از مردم فقیر هستن طوری که به قول معروف به نون شبشون محتاجن ، هیچ کس هم نیست که به دادشون برسه در حالی که توی همین کشورها بعضی اونقدر ثروت دارند که از بودجه ی سالانه ی بعضی از کشورها بیشتره ، ببین شکاف بین فقیر و غنی چقدر زیاده ، شاید این رو هم  ندونی که آمار خودکشی توی این کشورها به خاطر خلأ معنویت و احساس بی هویتی و پوچی خیلی بالاست ، اینو دیگه حتما می دونی که زیربنای فکری کشورهای غربی لذت بردن هر چه بیشتر از دنیاست یعنی دقیقا افراط در لذت طلبی . هر کسی که این فکر رو زیر بنای کارهای خودش قرار بده آخر کارش فلاکت و بدبختیه ، به این معتادها و ظاهر بسیار کثیف و ژولیده شون نگاه کن ، ببین از خونه و کاشونه آواره شدن زیر پلها و روی کارتون می خوابن ، این ها همش نتیجه لذت طلبی افراطی و دم غنیمت شمردنه 

گفت : بعضی از این چیزهایی که می گی تو کشورهای ما این وری ها هم هست ، یا حداقل داره گسترش پیدا می کنه

گفتم : آخه همه بدبختی همین جاست که ما با الگو قراردادن این کشورها داریم به همون سمتی می ریم که اونا قبلا رفتن و تو مشکلاتش هم موندن ، بد بختی وقتی بیشتر می شه که ما توهمین کار هم گزینشی برخورد می کنیم ، تازه گزینشمون هم بیشتر به طرفی می چربه که بیشتر با هوای نفسمون سازگاره ، مثلا می ریم سراغ آزادی که تو ذهنمون هم بی بند و باری معناش می کنیم ، دیگه کاری به تلاش برای پیشرفت علمی و حاکمیت قانون و نظم نداریم

گفت : حالا به هر حال،  فکر می کنی چرا یه عده ای این مشکلات رو نمی بینن و فقط به پیشرفت ظاهری کشورهای غربی و بعضی چیزهای دیگه توجه می کنن؟

گفتم : فرض کن یه آدم فقیری که به زحمت نون زن و بچه اش رو در می یاره و به خاطر فقر از خیلی از نعمتهای مادی محرومه  وقتی یه آدم پولدار رو ببینه که بهترین خونه رو داره ، سوار بهترین ماشینه  و بهترین لباسها رو می پوشه ، اگه ظاهر بین باشه ، پیش خودش چی فکر می کنه ؟ فکر می کنه این آدم تو خوشبختی غوطه وره  ، خودش هم داره با بدبختی دست و پنجه نرم می کنه ، این آدم می تونه بفهمه احساس پوچی بعضی از آدم های  ثروتمند ولی بی دین چقدر دردناک تر از فقره ؟نگاه ما هم به غرب اینجوریه

گفت : یعنی می خوای بگه این چیزهایی که کشورهای غربی دارند مثل قانون و نظم و این جور چیزها باعث این مشکلات شدن؟

گفتم : نه اینو نمی خوام بگم ، می خواهم بگم ما باید بدونیم که اینها به تنهایی باعث خوشبختی مردم یک کشور نمی شه ، بلکه در کنار اینها باید معنویت و دین هم رشد کنه که در این صورت حتی دنیای ما هم بهتر خواهد شد