بسم الله الرحمن الرحیم

مسیحیت دینی است که برای اصلاح انحرافات یهودیت از طرف خداوند متعال به وسیله حضرت عیسی بن مریم علیه السلام برای بنی اسرائیل نازل شد در زمان حضور ظاهری حضرت عیسی بن مریم علیه السلام در میان بنی اسرائیل این دین با استقبال چندانی از طرف بنی اسرائیل مواجه نشد نشانه هایی وجود دارد که آن حضرت در پی عدم استقبال بنی اسرائیل نمایندگانی را به سوی دیگر گروه ها و دیگر مناطق برای تروج دین خدا فرستادند  پس از رفعت حضرت عیسی بن مریم علیه السلام نیز برخی از شاکردان آن حضرت و مبلغان دین مسیحیت این کار را پیگری کردند و به مناطق مختلفیاز جمله رم ، یونان ، مصر، شام ، عراق و ... مسافرت نمودند و به ترویج دین مسیحیت مبادرت نمودند اما در عمل با مشکلات عدیده ای مواجه شدند یکی از مشکلات بزرگ این مبلغان شریعت حضرت موسی بن عمران علیه السلام بود که حتی پس از اصلاحات حضرت عیسی بن مریم علیه السلام و زدودن انحرافات عمل به آن برای برخی از کسانی که با دعوت مسیحیت مواجه می شدند سنگین بود به عنوان مثال سنت ختنه کردن برای افراد مسنی که پیش از این یهودی نبودند تا ختنه شده باشند بسیار سنگین بود علاوه بر این چنین ترویج شده بود که مسیحی واقعی کسی است که ابتدا یهودی باشد و شریعت موسی را عمل نموده باشد و سپس مسیحی شود بدین خاطر برخی از مبلغان کم کم به این فکر افتاند تا بخشی از این احکام را لغو کنند تا مانعی بر سر ترویج دین مسیحیت در میان دیگر گروه ها و در دیگر مناطق نباشد و درنهایت کار رایک سره نموده و کل شریعت موسی بن عمران علیه السلام را باطل اعلام نمودند و دین مسیحیت را به دینی صرفا اخلاقی با توصیه هایی کلی و معدودی مناسک ظاهری تبدیل نمودند با این کار از کیفیت دین مسیحیت کاستند تا بر کمیت پیروان بیافزایند

متأسفانه همین گرایش در مسیحیت در طول دوران پس از حضرت عیسی بن مریم علیه السلام تا کنون گرایش غالب مسیحیت بوده و هست اکنون نیز مسیحیت با مشکلات جدیدی مواجه است

مشکل این است که با توجه به رواج فساد برخاسته از تفکر مادیگرایانه غربی در کشورهای غربی اگر اربابان کلیسا بر این باور اساسی مسیحی پا فشارند  که بسیاری از اهالی این گونه فسادها را شایسته ی آمرزش نمی داند و به نحوی خارج از دایره ی مسیحیت می داند در این صورت از تعداد پیروان مسیحیت کاسته شده و مسیحیت به یک دین کوچک دارای پیروان کم تعداد تبدیل می شود لذا اربابان کلیسا به تدریج و به تبع گسترش این نوع از مفاسد از این باور عقب نشینی می کنند و گروه های فاسد بیشتری را شایسته ی آرامش می دانند آخرین عقب نشینی از این دست عقب نشینی خفت بار کلیسا در برابر عمل شنیع و خلاف طبیعت و فطرت و انسانیت همجنسگرایی بود که طی نشستی افراد طرفدار و مرتکب این کار شنیع را نیز مشمول آمرزش و داخل در دایره ی مسیحیت دانستند

اما دین مبین اسلام  بر اساس رأی کلامی صحیح بسیاری از مذاهب اسلامی از اساس با این مشکل مواچه نیست علت این است که در دین مبین اسلام میان اعتقاد به دین و ایمان به آن و التزام عملی به احکام دینی تفکیک ظریفی وجود دارد در میان مسلمان گروهی به نام خوارج معتقد بودند که گناهان کبیره باعث سلب ایمان و موجب کفر می شود اما در مقابل اکثر مذاهب اسلامی معتقدند که ارتکاب گناهان کبیره موجب فسق می شود نه کفر، بدین معنا که مرتکب گناهان کبیره از اطاعت خداوند سرپیچی کرده بنابراین مستوجب عقاب و مجازات است ولی از دایره اسلام خارج نشده است

اگر اربابان کلیسا نیز برای مسیحیت به چنین مبنایی رو آوردند دیگر مجبور نمی شوند در برابر گناهان بزرگ و مرتکبان آن قدم به قدم عقب نشینی کنند و پی در پی این گناهان را مباح بشمارد به این شکل که مرتکبان این اعمال را مجرم و گناهکار و خارج از اطاعت خداوند و در نتیجه مستوجب عقاب و مجازات بدانند ولی از دایره مسیحیت و ایمان به آن خارج ندانند در این صورت هم مشکل کم شدن پیروان مسیحیت حل می شد و هم این گناهان شنیع و پلشت مباح و جائز شمرده نمی شد